چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۳۶ ب.ظ
شهید
به مثابه عطری است که در ان را باز کرده اند،بوی آن می پیچد و همه جا را
معطر می کند .تورا فرا میخواند و وقتی به سوی او می روی ،زمین گیرت می کند
. طلائیه اگر رفته باشی می دانی، پاها التماس می کنند بنشین.گرد و
غبار وقتی روی لباست می نشیند ،بوی عطر در مشامت می پیچد و تازه می فهمی
که آسمانگیر شده ای.به محض اینکه روی خاک زانو زدی،اولین درس از رشته عشق را می آموزی.صورتت که خاکی می شود ،آنچه آموختی با جانت در می آمیزد. این همان خاکی ایست که نیمه های شب از اشک شهید
گل شده است .صدای باد، ناله های دلش را درگوشت می پیچاند.ودرس را مرور می
کنی؛هرچه ادب و تواضعت بیشتر باشد در آستان دوست محبوب تر خواهی شد
.دستهایت نا خوداگاه به سوی آسمان بلند می شود.پرده ی دل می لرزد ،اشک فرو می ریزد و می گویی؛ای رئوف مهربان حی قدیر،جان زهرا و علی دستم بگیر .
-
۱
۰
- ۹۲/۰۳/۲۲